ابن عربی

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

۶ مطلب با موضوع «نکات عرفانی :: اصناف رجال الله» ثبت شده است

ابدال به سبب چه چیزی ابدال شدند؟

حضرت شیخ حکایتی را از شخصی که در یکی از شهرهای اندلس با او همراه بوده‌اند نقل می‌فرمایند که:
شخصی که عبدالمجید بن سلمه نام دارد به من حکایتی از خودش نقل نمود. او گفت: شبی در مصلای خود بعد از خواندن قرآن نشسته بودم و سرم را بین دو زانوی خود قرار داده و مشغول ذکر خدا گردیدم. در این هنگام متوجه شخصی شدم که مصلای مرا از زیرم کشید و به جای آن حصیری قرار داد و به من گفت که: بر روی آن نماز بخوانم.
از این حالت به من ترس وارد شد چرا که در خانه را قفل کرده بودم (ولی او وارد شده بود)
(او که متوجه ترس من شد) به من گفت: (من یانس بالله لم یفرع) کسی که به خدا انس بگیرد نمی‌ترسد.
سپس به من گفت: در هر حالی از خدا بترس و تقوی پیشه ساز.
من از او پرسیدم: ابدال به سبب چه چبزی ابدال می‌گردند؟
گفت: به سبب رعایت و انجام چهار چیزی که ابوطالب در کتاب «قوت القلوب» ذکر کرده است: صمت (سکوت)، عزلت، جوع(گرسنگی) و سهر(بیداری شب)
سپس از نزد من رفت و من نفهمیدم چگونه وارد و چگونه خارج شد ولی در به همان حالت قفل شده بود و حصیری که داده بود در زیرم.
در ادامه حضرت شیخ می‌فرمایند که این شخص «معاذ بن اشرس» بوده و یکی از ابدال بوده است. (که ظاهرا آن شخص او را نشناخته)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۷۱ بازديد

اصناف رجال الله (5) معرفی نقباء

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در معرّفی نقباء می‌فرمایند: 
و منهم رضی الله عنهم النقباء و هم إثنا عشر نقیبا فی کل زمان لا یزیدون و لا ینقصون علی عدد بروج الفلک... کل نقیب عالم بخاصیة کل برج و بما أودع الله فی مقامه من الأسرار و التأثیرات و ما یعطی للنزلاء فیه من الکواکب السیارة و الثوابت. فإن للثوابت حرکات ...لا یشعر به فی الحس.
وأعلم أنه قد جعل الله تعالی بأیدی هولاء النقباء علوم الشرایع المنزلة و لهم استخراج خبایا النفوس و غوایلها و معرفة مکرها و خداعها. و اما إبلیس فمکشوف عندهم یعرفون منه ما لا یعرفه من نفسه. و هم من العلم بحیث إذا رآی أحدهم أثر وطأة شخص فی الأرض علم منها وطأة سعید أو شقی.

از جمله‌ی رجال الله نقباء می‌باشند که در هر زمانی دوازده نفر هستند نه بیشتر و نه کمتر بر عدد برج های فلکی.
هر یک از نقباء به خاصیت بروج و به اسرار و تاثیراتی که خداوند در آنها به ودیعت نهاده علم دارد و همچنین به آنچه که بر سیارات و ثوابتی که در آن بروج واقع می‌گردند عطا می‌شود آگاهی دارند. به درستی که (ستاره ها) و ثوابت نیز دارای حرکت می‌باشند (مانند سیارات) ولی به حس حرکت آنها درک نمی‌شود.
بدان که خدا به دستان نقباء علوم شرایع را قرار داده است و آنها توانایی استخراج و فهمیدن  چیزهای مخفی و پنهان نفوس و همچنین فساد نفوس را دارند و  مکر و خدعه نفوس را می‌شناسند و ابلیس برای آنها مکشوف است و از ابلیس چیزهایی می‌دانند که خود ابلیس نمی‌داند.
آنها در مرتبه‌ای از علم قرار دارند که اگر اثر و ردّ پای کسی را در روی زمین ببینند از روی آن می‌فهمند که آن شخص سعادتمند و سعید است یا شقی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۵۴ بازديد

اصناف رجال الله (4) معرفی ابدال

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در معرفی أبدال می‌فرمایند:
و منهم رضی الله عنهم الأبدال و هم سبعة لا یزیدون و لا ینقصون یحفظ الله بهم الأقالیم السبعة. لکل بدل إقلیم فیه ولایته. الواحد منهم علی قدم الخلیل علیه السلام  و له الإقلیم الأول والثانی علی قدم کلیم علیه السلام  و الثالث علی قدم هارون علیه السلام و الرابع علی قدم إدریس علیه السلام و الخامس علی قدم یوسف علیه السلام  و السادس علی قدم عیسی علیه السلام و السابع علی قدم آدم علیه السلام. و هم عارفون بما أودع الله سبحانه  فی الکواکب السیارة من الأمور و الأسرار فی حرکاتها و نزولها فی المنازل المقدر.
و سموا هؤلاء أبدالا لکونهم إذا فارقوا موضعا و یریدون أن یخلفوا بدلا منهم فی ذلک الموضع لأمر یرونه مصلحة و قربة یترکوا به شخصا علی صورته لا یشک أحد ممن أدرک رؤیة ذلک الشخص أنه عین ذلک الرجل و لیس هو بل هو شخص روحانی یترکه بدله بالقصد علی علم  منه فکل من له هذه القوة فهو البدل. و من یقیم الله عنه بدلا فی موضع ما و لا علم له بذلک فلیس من الأبدال المذکورین ... و رأینا هؤلاء السبعة الإبدال بمکة ... فما رأیت أحسن سمتا منهم.
از جمله‌ی رجال الله أبدال می‌باشند که آنها در هر زمانی هفت نفر می‌باشند نه زیادتر از هفت نفر می‌شوند و نه کمتر خداوند به وسیله‌ی آنها أقالیم هفتگانه را حفظ می‌فرماید. هر بدلی دارای اقلیم و سرزمینی است که در آن ولایت دارد.
اولی از آنها بر قدم حضرت خلیل علیه السلام است و سرزمین اول از برای اوست و دومی بر قدم حضرت کلیم علیه السلام و سومی بر قدم حضرت هارون علیه السلام و چهارمی بر قدم حضرت ادریس و پنجمی بر قدم حضرت یوسف و ششمی بر قدم حضرت عیسی و هفتمی بر قدم حضرت آدم علیه السلام می‌باشند. آنها آگاه و عارف به امور و اسرار حرکات و نزول در جایگاه‌های مشخص خداوند در  سیارات هستند.
دلیل ابدال نامیدن این هفت شخص این است که اگر این ابدال از جایی بروند و بخاطر مصلحت و یا قربة إلی الله لازم بدانند که بدلی از خود در آن مکان قرار دهند شخصی را بر صورت خود و شبیه به خود در آن مکان قرار می‌دهند و آن شخص بگونه‌ای به او شباهت دارد که هیچ کس از کسانی که قبلا او را دیده شک نمی‌کند که او نیست و حال آنکه او نیست بلکه شخصی روحانی است که ابدال او را به منظور هدفی در مکان خود قرار داده‌اند و از این امر نیز مطلع و آگاه می‌باشند و اما کسانی که خداوند بدلی از آنها را در جایی قرار می‌دهد و خود از آن خبر ندارند جزء ابدال هفتگانه نمی‌باشند.
ما ابدال هفتگانه را در مکه دیدیم  ... و از آنها خوش صورت تر ندیده ام .
فتوحات مکیه / باب 73 / ص 12 ج 3 از دوره ی 8 جلدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۴۰ بازديد

اصناف رجال الله (3) معرفی اوتاد

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در معرفی اوتاد می‌فرمایند:
و منهم رضی الله عنهم الأوتاد و هم أربعة فی کل زمان لایزیدون و لا ینقصون، رأینا منهم شخصا بمدینة فاس یقال له ابن جعدون کان ینخل الحناء بالأجرة.
الواحد منهم یحفظ الله به المشرق و ولایته فیه و الآخر المغرب و الآخر الجنوب و الآخر الشمال و التقسیم من الکعبة.
و هولاء قد یعبر عنهم الجبال لقوله تعالی : « ألم نجعل الأرض مهادا و الجبال أوتادا » ( نبا 6 و 7 ) فإنه بالجبال سکن مَید الأرض کذلک حکم هولاء فی العالم حکم الجبال فی الأرض و إلی مقامهم الإشارة بقوله :« ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ » (أعراف / 17) فیحفظ الله بالأوتاد هذه الجهات و هم محفوظون من هذه الجهات فلیس للشیطان علیهم سلطان إذ لا دخول له علی بنی آدم إلا من هذه الجهات.
از جمله‌ی  رجال الله اوتاد می‌باشند که آنها در هر زمانی چهار نفر می‌باشند نه زیادتر از چهار نفر می‌شوند و نه کمتر.‌ ما در شهر فاس یکی از آنها را دیدیم که به او ابن جعدون می‌گفتند. پیشه‌ی او الک کردن حناء در مقابل دریافت مزد بود.
خداوند به وسیله‌ی یکی از آنها مشرق را حفظ می‌کند و ولایت او در مشرق است و بوسیله‌ی دیگری مغرب را و با دیگری جنوب و با دیگری شمال را و تقسیم جهات از کعبه انجام می‌شود (کعبه مبدأ است)
از این چهار نفر گاهی به «جبال» (کوه ها) تعبیر می‌شود به دلیل این آیه که: «آیا ما زمین را مهد آسایش خلق نگردانیدیم؟ و کوهها را میخهایى در آن نساختیم؟» بوسیله‌ی کوه‌ها حرکات خفیف زمین آرام می‌یابد همچنین جایگاه این چهار نفر در عالم به منزله‌ی جایگاه کوه ها در زمین است.
خداوند با این آیه به مقام آنها اشاره می‌کند آنجا که می‌فرماید: «آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم»
خداوند بوسیله‌ی اوتاد این جهات را حفظ می‌کند و خود اوتاد از این جهات در امان هستند و شیطان را بر آنها راهی نمی‌باشد چرا شیطان فقط از این جهات می‌تواند بر انسان‌ها وارد گردد .
فتوحات مکیه / باب 73 / ص 11 ج 3 از دوره ی 8 جلدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۲۴ بازديد

اصناف رجال الله (2)

أوحد الموحدین حضرت شیخ اکبر محیی الملة و الحق و الدین بن عربی در باب 73 کتاب شریف فتوحات مکیه به بیان احوال رجال الله می‌پردازند.
در این سلسله مباحث به ذکر آن ها پرداخته می‌شود:
 واعلم أن رجال الله فی هذه الطریقة هم المسمّون بعالم الأنفاس و هو اسم یعم جمیعهم و هم علی طبقات کثیرة و أحوال مختلفة ...
و کل ما نذکره من هولاء الرجال باسم الرجال قد یکون منهم النساء ولکن یغلب ذکر الرجال...
ایشان در ابتدا می‌فرمایند:
بدانکه رجال الله در این طریقت به عالم انفاس نامگذاری می‌گردند و این اسمی است که همه‌ی آنها را در بر می‌گیرد. رجال الله دارای طبقات زیاد و احوال مختلفی می‌باشند...
هر گاه در این مباحث اسم رجال (مردان) برده می‌شود ممکن است برخی از آنها زن باشند لکن از باب غلبه رجال گفته می‌شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۲۶ بازديد

اصناف رجال الله (1)

حضرت شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی سلام الله علیه رساله‌ای به نام «أصناف رجال الله» تالیف فرموده‌اند که تصاویر نسخه‌ی خطی آن را ان شاء الله برای دانلود در آینده در اختیار مشتاقان عالم نور و وحدت قرار داده می‌شود.
در ابتدای این رساله در مورد رجال الله در این طریقت می‌فرمایند: «و هم فی زمانهم بمنزله الانبیاء فی زمان النبوه العامه» یعنی آن ها به منزله‌ی انبیاء و در درجات آنها می‌باشند.
سپس به تبین مطلبی مهم می‌پردازند که خلاصه‌ی آن  ذکر می‌شود:
«آنچه که به وجود رسول الله منقطع گردید و باب آن بسته شد، نبوت تشریعی است. نبوت تشریعی یعنی اینکه شخصی از جانب خدا، شرع و دستورات دینی بیاورد. باب چنین چیزی بسته شده و هیچ شرعی ناسخ احکام و شریعت رسول الله نمی‌باشد. اما رسیدن به مقام نبی ممکن است و باب آن مسدود نشده است.
سپس روایتی از پیامبر که در آن حضرت فرموده‌اند که هیچ نبی بعد از من نمی‌آید را ذکر می‌فرمایند و می‌فرمایند که مقصود این است که هیچ نبی که دین جدیدی بیاورد است.
متن حدیث این است: ان الرساله و النبوه قد انقطعت فلا رسول بعدی و لا نبی بعدی.
سپس حضرت شیخ برای شاهد فرمایششان می‌فرمایند: اختلافی در این نیست که جناب عیسی در آخرالزمان ظهور می‌نمایند و همه می‌دانند که جناب عیسی نبی و رسول است اما این منافاتی با سخن رسول خدا که فرمود نبی بعد از من نمی‌آید ندارد چرا که حضرت عیسی اگر چه که بعد از پیامبر اسلام دوباره می‌آید ولی دین جدیدی غیر از دستورات اسلام ندارد. اگر مقصود پیامبر مطلق بود با آمدن حضرت عیسی منافات داشت» .
به گوشه‌هایی از متن کتاب و عین عبارات حضرت شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی روحی فداه اشاره می‌شود: . . . فان النبوه التی انقطعت بوجود رسول الله انما هی نبوه التشریع لا مقامها فلا شرع مناسخا لنبوته و مما یزید فی شرعه حکما آخر .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۰۷ بازديد