ابن عربی

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

۲۱ مطلب با موضوع «وصایای شیخ اکبر» ثبت شده است

دعاء در حال سجده

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی می‌فرمایند:
علیک بکثرة الدعاء فی حال السجود فإنک فی أقرب قربة إلی الله لما ثبت من قوله : «أقرب ما یکون العبد من ربه و هو ساجد». فأکثروا الدعاء و لا قرب أقرب من قرب السجود و لا دعاء إلا فی قرب من الله. فإذا دعوت فی السجود فادع فی دوام الحال الذی أوجب لک القرب المطلوب من الله. فإنک تعلم أنه قریب من خلقه و هو معهم أینما کانوا و المطلوب أن یکون العبد قریبا من الله.
بر تو باد که زیاد در حالت سجده دعا کنی. به درستی که تو در حالت سجده در  نزدیکترین حالات به خداوند می‌باشی چرا که رسول خدا فرمود: «نزدیکترین حالات بنده به خدای، حالت سجده می باشد».
پس زیاد دعا نمایید و هیچ نزدیکی از نزدیکی سجده نیست و هیچ دعایی مانند دعا کردن برای نزدیک‌تر شدن به خدا نیست.
زمانی که در حال سجده دعا می‌نمایی برای دوام حالی که برای تو قرب و نزدیکی مطلوب به خدا را می‌آورد دعا نما. همانا تو می‌دانی که خداوند به خلق خود نزدیک است و در هر جایی با آنهاست و مطلوب آن است که بنده نیز به خدا نزدیک باشد. (و همواره با او باشد).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۰۳ بازديد

بازداشتن کودک از کار در شب

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی  در رساله‌ی عرشیه‌ی «‌الوصایا‌» می‌فرمایند:
إذا کان لک ولد صغیر و جاءت فحمة العشاء فأمسکه عن التصرف فإن الشیاطین منتشرة حینئذ فلا تأمن علیه أن یصیبه لمم. فإن الشارع قد أمر بذلک.
 اگر بچه‌ی کوچکی داری در زمانی که تاریکی شب فرا می‌رسد او را از تصرف و دست زدن به کاری باز دار؛ چرا که در این زمان شیاطین پراکنده و منتشر هستند و از اینکه فرزندت را دیوانه نمایند در امان نمی‌باشی. شارع و دین نیز به این مطلب امر نموده و دستور داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۹ بازديد

ذکر برای چشم زخم

شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله ی عرشیه ی «الوصایا» می‌فرمایند:
روینا عن علی بن أبی طالب رضی الله عنه أنه قال: أوصانی رسول الله فقال: یا علی أمان لک من شر کل عائن أن تقول: «ما شاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن، أشهد أنّ الله علی کل شیء قدیر و أنّ الله قد أحاط بکل شیء علما و أحصی کل شیء عددا و لا حول و لا قوة إلابالله».
از جناب علی بن أبی طالب علیه السلام روایت شده که پیامبر به ایشان سفارشاتی را فرموده‌اند از آن جمله اینکه: ای علی برای در امان ماندن از شر چشم بد و کسی که چشم زخم می‌زند (و اصطلاحا چشمش شور است) این را بگو: 
«ما شاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن ، أشهد أنّ الله علی کل شیء قدیر و أنّ الله قد أحاط بکل شیء علما و أحصی کل شیء عددا و لا حول و لا قوة إلا بالله».
«هر چه که خداوند خواسته است محقق شده و آنچه را نخواسته محقق نشده. من شهادت می‌دهم که خداوند بر هر چیزی توانا است و بر هر چیزی علم و احاطه دارد. به شماره هر چیز در عالم به خوبی آگاه است و هیچ نیرو و توانی نیست جز اینکه  از نیرو و توان خداوند است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۲۲ بازديد

شرک خفی (قسمت چهارم)

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی بعد از ذکر نکاتی عرشی در توضیح آیه مبارکه‌ی  «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» مطلب بسیار دقیقی را در انتها ذکر می‌فرمایند: از اسرار این آیه این است که خداوند اگر چه که به تو از سبب عادی که در خزائن تو و در زیر حکم و تصرف توست به تو روزی دهد و تو متقی باشی به این معنی که خدا را بعنوان سپری گرفته باشی (که قبلا بیان شد) در این صورت خداوند نگه دارنده و تو مرزوق از جایی که گمان آن را نداری می‌باشی چرا که در گمان تو نیست که خداوند به تو روزی می‌دهد و گمان داری از چیزهایی که در دست خودت هست روزی می‌خوری پس از جایی که گمان آن را نداری روزی داده می‌شوی اگر چه که از آنچه که در دستت است می‌خوری (چون خدا روزی تو را می‌دهد و تو گمان داری که از اسباب عادی روزی می‌خوری)

این معنی و نکته، دقیق است آن را بدان که این معنی را جز اهل مراقبه الهیه و افرادی که مراقبت از بطون و قلوب خود می‌کنند التفات ندارند.

وصایا ص 37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۰۸ بازديد

شرک خفی (قسمت سوم)

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله‌ی شریفه‌ی وصایا در توضیح آیه مبارکه‌ی  «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» : «و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن را بر او می‌گشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند» می‌فرمایند: از علامات تحقق به تقوی و متقی شدن این است که روزی فرد متقی و با تقوا از جایی که گمان آن را ندارد می‌رسد و اگر روزی از جایی که گمان آن را دارد رسید پس تقوا در او محقق نگشته و اعتماد بر خداوند ننموده است .
همانا برخی از وجوه تقوا به این معنی است که انسان خدا را مانند سپری قرار دهد برای اینکه نگذارد اسباب در قلب او تأثیر گذاشته و مانع از اعتماد او  بر اسباب شود. انسان به حال خود داناتر است و او از درون خود می‌یابد که به چه کسی اطمینان دارد و تکیه نموده است و نفسش با چه چیزی سکون و آرامش و قرار می‌یابد.
(بعد از شنیدن این سخن) نگو  که خداوند ما را به سعی در را تأمین کسانی که نانخور ما هستند امر نموده و نفقه و خرج آنها را بر ما واجب کرده است، پس باید جدیت و تلاش در راه به دست آوردن اسبابی که معمولا از راه آنها و به سبب آنها خداوند به ما روزی می‌دهد نماییم.
این سخن آنچه که ما گفتیم را نقض نمی‌نماید چرا که ما فقط تو را از اعتماد قلبت بر اسباب و آرامش در زمان فراهم بودن آنها نهی نمودیم و ما به تو نگفتیم که بر اسباب عمل نکن.
سپس می‌فرمایند : بعد از نوشتن این وجه برای تقوا خوابیدم و سپس به نفسم رجوع نمودم دیدم که دو بیت شعر را می‌سرایم که قبلا آن را نمی‌شناختم :
لا تعتمد إلا علی الله
فکل أمر بید الله
و هذه الاسباب حُجّابه
فلا تکن إلا مع الله

اعتماد مکن مگر بر خداوند
همه‌ی امور به دست خداست
این اسباب حجاب خداوند هستند (و باعث می‌شوند که انسان محجوب خدا را در پشت امور مشاهده ننماید)
  پس فقط با خدا باش (و دل به او ده)
در ادامه می‌فرمایند: به درون خویش نظر نما، اگر می‌بینی قلبت با آن اسباب کارها آرامش و سکون می‌یابد پس ایمان خود را متهم نما و بدان که تو آن مردی (که ایمان آورده و شرک نورزیده) نیستی.
اما اگر می‌بینی که قلبت با خدا آرام  است و حالت وجود اسباب و حالت نبود آنها برایت یکسان می‌باشد پس بدان تو آن مردی هستی که ایمان آوردی و هیچ چیزی را با او شریک نگرداندی (و موحد حقیقی) هستی و تو جزء افراد قلیلی هستی و مانند تو کم هستند.
پس اگر خداوند به تو از راهی که گمانش را نداری روزی داد این بشارتی از جانب خدا  می‌باشد که تو از متقین هستی.
وصایا ص 37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۸۲ بازديد

شرک خفی (قسمت دوم)

جناب محیی الدین بن عربی در رساله‌ی شریفه‌ی وصایا مطلب بسیار بلندی را ذکر می‌فرمایند که به دلیل طولانی نشدن از آوردن متن عربی اجتناب می‌شود.
ایشان می‌فرمایند: در روایت صحیحی از پیامبر چنین آمده است که ایشان فرمودند: «آیا می‌دانید حق خداوند بر بندگانش چیست؟ حق خدا بر بندگان این است که او را عبادت کنند و چیزی را با او شریک نکنند»
پیامبر فرمود: «چیزی را» چیز نکره است و شامل شرک خفی و جلی می‌شود.
سپس فرمود: «آیا می‌دانید حق بندگان بر خدا زمانی که شرک نورزیدند چیست؟ اینکه آنها را عذاب نفرماید»
ذهنت را بسوی این قسمت از فرمایش پیامبر که فرمود آنها را عذاب نکند ببر. زمانی که بندگان شرک نورزند فکر آنها به چیزی غیر از خدا تعلق نمی‌گیرد چرا که اگر شرک نورزند (چه شرک خفی و چه جلی) توجهی به غیر از خدا ندارند (اما) اگر شرک بورزند چه شرکی که آنها را از مسلمانی خارج می‌سازد (شرک جلی) و چه شرک خفی که عبارت بود از توجه و اعتماد به اسباب عادی و متعارف انجام امور، خداوند آنها را بوسیله‌ی اعتماد‌شان بر اسباب عذاب می‌نماید.(به این شکل که) در حالت وجود آن اسباب ترس از کم شدن و از بین رفتن آنها دارند و در حالت نبود اسباب هم به دلیل نداشتن آن اسباب در عذابند.
پس در هر حالی چه در حال وجود اسباب و چه در حالت نبود اسباب در عذاب و سختی‌اند.
اما کسی که چیزی را با خدا شریک نکند (و شرک خفی که عبارت بود از اعتماد نکردن بر اسباب عادی فراهم شدن کارها نورزد و اعتماد بر خدا داشته باشد) در راحتی است و وجود و نبود اسباب برای او تفاوتی ندارد (چرا که) چنین شخصی بر کسی اعتماد نموده  که خداوند است و او می‌تواند کارها را از جایی که گمان ندارند محقق سازد همانطور که در آیه‌ی 2 و 3 سوره‌ی طلاق فرمود: «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» یعنی: «و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن را بر او می‌گشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند»
وصایا ص 36

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۱ بازديد

شرک خفی (قسمت اول)

سیدی محیی الدین بن عربی در رساله ی شریفه ی وصایا می‌فرمایند:
وصیة: علیک بإداء الأوجب من حق الله و هو أن لا تشرک بالله شییا من الشرک الخفی الذی هو الإعتماد علی الأسباب الموضوعة و الرکون إلیها بالقلب و الطمأنینة بها و هی رکون القلب إلیها و عندها.
فإن ذلک من أعظم رزء دینی فی المؤمن و هو قوله تعالی من باب الإشارة : «و ما یؤمن أکثرهم إلا و هم مشرکون» یعنی _ و الله أعلم به _ هذا الشرک الخفی الذی یکون معه الإیمان بوجود الله.
بر تو باد به إدای واجب ترین و مهم ترین حقی که خدا بر تو دارد که عبارت است از اینکه به خدا شرک خفی نورزی. شرک خفی اعتماد نمودن و آرامش و سکون قلب بر اسبابی است که برای رسیدن به هر کاری قرار داده شده است. معنی آرامش قلب این است که فقط قلب به آنها آرام  و مایل و اعتماد دارد و در زمان فراهم بودن اسباب آرامش دارد.
شرک خفی از بزرگترین مصیبت‌ها و نقص‌های در دین مؤمن است. خداوند در آیه ی (106 سوره یوسف) به شرک خفی اشاره دارد آنجا که می‌فرماید «اکثر مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر اینکه در همان حالت ایمان نیز مشرک هستند» منظور _ والله اعلم _ شرک خفی است که همراه  ایمان به وجود خدا می‌باشد.
وصایا ص 35.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۸۵ بازديد

ذکر خدا (کتاب وصایا)

جناب شیخ اکبر را رساله ایست بسیار شریف به نام رساله ی «وصایا» که در آن وصیت هایی را ذکر فرموده اند که بسیار مغتنم است. 
در این قسمت وصیت پنجم جناب شیخ در این رساله که در مورد ذکر خدا است  تقدیم می گردد:
کشف ثمره ی ذکر
وصیه: علیکم بذکر الله فی السر و العلن و فی انفسکم و فی الملأ . فإن الله یقول « فاذکرونی أذکرکم » فجعل جواب الذکر من العبد الذکر من الله . . . فإنک إذا أشعرت قلبک ذکر الله دائما فی کل حال لابد أن یستنیر قلبک بنور الذکر فیرزقک ذلک النور الکشف فإنه بالنور یقع الکشف للأشیاء و إذا جاء الکشف جاء الحیاء بصحبه . . .
و الله یقول فی الخبر المأثور الصحیح «. . . و أنا معه ـ یعنی مع العبد ـ حین یذکرنی . إن ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی و إن ذکرنی فی الملأ ذکرته فی ملإ خیر منه» و قال الله تعالی  و اکبر الذکر ذکر الله علی کل حال.

ترجمه: بر شما باد به یاد خدا فی پنهایی و در آشکارا و در نفستان و در ملا. پس همانا خداوند می فرماید: «مرا یاد نمایید تا شما را یاد کنم» در این آیه خداوند جواب ذکر از طرف بنده را ذکر از جانب خود قرار داده است . . . 
اگر دایما و در هر حال  بر قلبت لباس ذکر خدای را بپوشانی حتما و ناگزیر قلبت بنور ذکر نورانی و منور می گردد. پس این نور نتیجه می دهد و روزی می دهد تو را کشف . چرا که همانا با نور کشف اشیاء واقع می گردد . و هنگامی که کشف بیاید حیا نیز همراه آن می آید . . .
حدیثی صحیح از خداوند منقول است که من همراه  بنده ام در حالی که مرا یاد می نماید . اگر مرا در نفس خود یاد نماید من او را در نفس خود یادمی نمایم و اگر مرا در ملأ و نزد دیگران یاد نماید او را در ملأیی بهتر از ملأیی که او مرا یاد نموده یاد می نمایم .
خداوند تعالی می فرماید «و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات» یعنی «و زنان و مردانی که زیاد خداوند را یاد می نمایند». بزرگترین ذکر ها ذکر خداوند در همه حال است.

توضیحی از راقم:
در خداوند می فرماید اگر بنده مرا یاد نماید من نیز او را یاد می نمایم . توجه به این نکته لازم است که بر اساس روایات شریفه و فرمایش بزرگان ، ذکر خدا که توسط بنده صورت می گیرد بین دو ذکر کردن خدا بنده را ، قرار دارد . یعنی ابتدا بنده خدا را یاد می نماید و قلب او را متوجه خویش ساخته و این موقع است که بنده خداوند را یاد می نماید و باز بعد از ذکر بنده دوباره خداوند بنده را یاد می نماید . پس در واقع هنگامی که به یاد خدا می افتیم باید شکر حق را بجای آورده که خداوند ما را ابتدا یاد نمود و ما را متوجه خویش کرد. پس هر گاه به یاد خداوند می افتیم بدانیم که خدا به ما نظر خاصی نموده و از بین بندگانی که در غفلت بسر می برند دل ما را متوجه خویش ساخته است. فافهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۳۳ بازديد

زهد از دنیا

جناب حضرت شیخ اکبر در وصیت شماره ی  86   از کتاب شریف وصایا مطلبی روشنگر از حضرت عیسی در مورد زهد در دنیا ذکر می فرمایند که تقدیم می گردد:
وصیه: قال عیسی علیه الصلاه و السلام : یا بنی اسرائیل اعلموا أن مثل دنیاکم مع آخرتکم کمثل مشرقکم مع مغربکم . کلما أقبلتم الی المشرق بعدتکم  عن المغرب و کلما اقبلتم الی المغرب ازددتم من المشرق بعدا. 
أوصاهم بهذا المثل أن یقربوا من الأخره بالأعمال الصالحه.

ترجمه: جناب حضرت عیسی علیه الصلاه و السلام فرمود : ای بنی اسراییل دنیا و آخرت همانند مشرق و مغرب اند . هر چقدر روی به مشرق آورید از مغرب دور می شوید و هر اندازه که روی به مغرب بیاورید از مشرق دور می شوید.
در ادامه حضرت شیخ می فرمایند : جناب حضرت عیسی بنی اسراییل را به این مثل وصیت و اندرز داد تا بدینوسیله آنها به وسیله اعمال صالحه به آخرت نردیک گردند. 

تقدیم به روح پر فتوح حضرت شیخ اکبر سوره حمد قرائت شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۴۵ بازديد

دستور حضرت شیخ به اذان گفتن در موقع خواندن نماز

جناب حضرت شیخ روحی لتراب مضجعه الفداء در کتاب شریف وصایا سفارش به اذان و اقامه می فرمایند:
وصیه: علیک بالأذان لکل صلاه أو تقول ما یقول الموذن إذا أذن . و اذا اذنت فارفع صوتک فإن الموذن یشهد له یوم القیامه مدی صوته من رطب و یابس . و لو علم الإنسان ما فی الأذان ما ترکه. و أذنت یوما فکلما ذکرته کلمه من الاذان کشف الله عن بصری فرأیت ما لها مد البصر من الخیر . فعاینت خیرا عظیما  لو رآه الناس العقلاء لذهلوا کل کلمه . و قیل لی هذا الذی رأیت ثواب الأذان .
ترجمه: بر تو باد به اذان گفتن برای هر نماری و یا اینکه (اگر شخصی در حال اذان گفتن است) آنچه که موذن می گوید را تکرار نما. و اذان را با صدای بلند بگو چرا که در روز قیامت هر تر و خشکی که صدای موذن در هنگام اذان گفتن به آنها می رسیده  به نفع  او شهادت می دهند. اگر مردم می دانستند که در اذان گفتن چه چیزهایی وجود دارد آن را ترک نمی کردند .
سپس حضرت شیخ که جانم بفدایش باد واقعه ای ( مکاشفه ای ) را از خود نقل می فرمایند: روزی در هنگام اذان گفتن در هنگام  به ازای هر حرفی ار اذان پرده ای از مقابل چشمانم برداشته می شد و خیرات و برکات آن کلمه را میدیدم که تا جایی که چشم کار می کند بود . پس خیر عظیمی را دیدم که اگرعقلای از مردم می دیدند غافل میگشتند و هر سخنی را از یاد می بردند . در آن هنگام به من گفته شد: این چیزی که دیدی ثواب اذان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۵۲ بازديد