ابن عربی

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابن عربی شیعه واقعی امیرالمومنین» ثبت شده است

ایمان غیر صحیح

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله‌ی شریفه‌ی «لا یعول علیه» می‌فرمایند:
«کل ایمان بحکم مشروع تجد فی نفسک ترجیح خلافه لایعول علیه»
بر ایمان به حکمی که در دین است در حالی که در درونت خلاف آن حکم را بهتر می‌دانی اعتماد و تکیه‌ای نمی‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۰۶ بازديد

وارادت بر قلب سالک

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی  در رساله‌ی عرشیه‌ی «لا یعول علیه» می‌فرمایند: 
الوارد عند انحراف المزاج لا یعول علیه و إن کان صحیحا فإن الصحة فیه أمر عارضی نادر.
بر آنچه که در زمان انحراف مزاج وارد بر قلب سالک می‌شود و مشاهده می‌نماید اعتماد و تکیه‌ای نیست اگر چه که (در مواردی نیز) صحیح باشد، چرا که صحت واردات در چنین حالتی عارضی و نادر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۳۴ بازديد

صمت غیر صحیح

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی  در رساله‌ی عرشیه‌ی «لا یعول علیه» می‌فرمایند: 
من صمت بلسانه و تکلم بالإشارة، فصمته لا یعول علیه .
هر کس که زبان خود را از کلام حفظ نموده و صمت داشته باشد ولی با اشاره کردن صحبت نماید، بر صمت چنین شخصی اعتمادی نیست و قابل تکیه نمی‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۳۵ بازديد

وصیت فردی صالح

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی در رساله‌ی نوریه‌ی «الوصایا» سفارشی را از فردی صالح ذکر می‌فرمایند:
وصیة من رجل صالح: آثروا الله علی جمیع الأشیاء و استعملوا الصدق فیما بینکم و بینه و أحبوه بکل قلوبکم و الزموا بابه و اشتغلوا به و توسدوا الموت إذا نمتم و اجعلوه نصب أعینکم إذا قمتم.
خدا را بر همه‌ی چیزها ترجیح دهید و برگزینید و صدق و راستی را بین خود و خدایتان بکار برید و خدا را با همه‌ی قلبتان دوست بدارید و مقیم درگاه او باشید و مشغول او باشید و مرگ را بالش خود نمایید هنگامی که می‌خوابید و زمانی که از خواب بیدار می‌شوید مرگ را همانند تابلویی در برابر دیدگانتان قرار دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۰۷ بازديد

یاد خدا در همه احوال

حضرت شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی وصیة إلهیة  (سفارشی از خدا) را در کتاب شریف وصایا ذکر می‌فرمایند:
وصیة إلهیة بذکر الله علی کل حال . قال موسی علیه السلام: أی رب أ بعید أنت فأنادیک أم قریب فأناجیک؟ فقال الله تعالی له: أنا جلیس من ذکرنی و من ذکرنی فأنا معه.
قال: فأی عمل أحب إلیک یا رب؟
قال: تکثر ذکری علی کل حال.
خداوند ما را به یاد خودش در هر حالی توصیه نموده است. حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرضه داشت: خدایا آیا تو دوری تا تو را به آواز بلند بخوانم یا نزدیکی که با تو آهسته سخن بگویم؟
خداوند به او فرمود :
من همنشین کسی ام که مرا یاد نماید و هر کس مرا یاد کند و به یاد من باشد من با او هستم .
حضرت موسی گفت : پروردگارا کدام عمل نزد تو محبوب تر است؟
خداوند فرمود: یاد من را در هر حالی زیاد کن.

وصایا ص 228

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۸۷ بازديد

ذکر برای چشم زخم

شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله ی عرشیه ی «الوصایا» می‌فرمایند:
روینا عن علی بن أبی طالب رضی الله عنه أنه قال: أوصانی رسول الله فقال: یا علی أمان لک من شر کل عائن أن تقول: «ما شاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن، أشهد أنّ الله علی کل شیء قدیر و أنّ الله قد أحاط بکل شیء علما و أحصی کل شیء عددا و لا حول و لا قوة إلابالله».
از جناب علی بن أبی طالب علیه السلام روایت شده که پیامبر به ایشان سفارشاتی را فرموده‌اند از آن جمله اینکه: ای علی برای در امان ماندن از شر چشم بد و کسی که چشم زخم می‌زند (و اصطلاحا چشمش شور است) این را بگو: 
«ما شاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن ، أشهد أنّ الله علی کل شیء قدیر و أنّ الله قد أحاط بکل شیء علما و أحصی کل شیء عددا و لا حول و لا قوة إلا بالله».
«هر چه که خداوند خواسته است محقق شده و آنچه را نخواسته محقق نشده. من شهادت می‌دهم که خداوند بر هر چیزی توانا است و بر هر چیزی علم و احاطه دارد. به شماره هر چیز در عالم به خوبی آگاه است و هیچ نیرو و توانی نیست جز اینکه  از نیرو و توان خداوند است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۲۲ بازديد

لطیفه عرشیه در فرق مقام و حال

حضرت شیخ اکبر نکته‌ی بسیار مهمی را می‌فرمایند:
 کل مقام فی طریق الله تعالی فهو مکتسب ثابت و کل حال فهو موهوب غیر مکتسب غیر ثابت انما هو مثل بارق برق. فإذا برق إما یزول لنقیضه و إما أن تتوالی أمثاله فإن توالت أمثاله فصاحبه خاسر.
هر مقامی که در راه خدای تعالی برای سالک پیش می‌آید اکتسابی و ثابت است و هر حال در این راه غیر اکتسابی و غیر ثابت است و فقط همانند برقی درخشان است. زمانی که بیاید یا زایل و نقیض آن حال می‌آید و یا مثل آن دوباره می‌آید. اگر مثل آن حاصل گردد پس صاحب آن حال زیانکار است (چرا که باید بهتر از آن حال جانشین حال قبلی گردد)  
فتوحات مکیه باب 91   جلد 3 از مجلدات 8 جلدی ص 316

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۲۹ بازديد

شرک خفی (قسمت چهارم)

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی بعد از ذکر نکاتی عرشی در توضیح آیه مبارکه‌ی  «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» مطلب بسیار دقیقی را در انتها ذکر می‌فرمایند: از اسرار این آیه این است که خداوند اگر چه که به تو از سبب عادی که در خزائن تو و در زیر حکم و تصرف توست به تو روزی دهد و تو متقی باشی به این معنی که خدا را بعنوان سپری گرفته باشی (که قبلا بیان شد) در این صورت خداوند نگه دارنده و تو مرزوق از جایی که گمان آن را نداری می‌باشی چرا که در گمان تو نیست که خداوند به تو روزی می‌دهد و گمان داری از چیزهایی که در دست خودت هست روزی می‌خوری پس از جایی که گمان آن را نداری روزی داده می‌شوی اگر چه که از آنچه که در دستت است می‌خوری (چون خدا روزی تو را می‌دهد و تو گمان داری که از اسباب عادی روزی می‌خوری)

این معنی و نکته، دقیق است آن را بدان که این معنی را جز اهل مراقبه الهیه و افرادی که مراقبت از بطون و قلوب خود می‌کنند التفات ندارند.

وصایا ص 37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۰۸ بازديد

شرک خفی (قسمت سوم)

حضرت شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله‌ی شریفه‌ی وصایا در توضیح آیه مبارکه‌ی  «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» : «و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن را بر او می‌گشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند» می‌فرمایند: از علامات تحقق به تقوی و متقی شدن این است که روزی فرد متقی و با تقوا از جایی که گمان آن را ندارد می‌رسد و اگر روزی از جایی که گمان آن را دارد رسید پس تقوا در او محقق نگشته و اعتماد بر خداوند ننموده است .
همانا برخی از وجوه تقوا به این معنی است که انسان خدا را مانند سپری قرار دهد برای اینکه نگذارد اسباب در قلب او تأثیر گذاشته و مانع از اعتماد او  بر اسباب شود. انسان به حال خود داناتر است و او از درون خود می‌یابد که به چه کسی اطمینان دارد و تکیه نموده است و نفسش با چه چیزی سکون و آرامش و قرار می‌یابد.
(بعد از شنیدن این سخن) نگو  که خداوند ما را به سعی در را تأمین کسانی که نانخور ما هستند امر نموده و نفقه و خرج آنها را بر ما واجب کرده است، پس باید جدیت و تلاش در راه به دست آوردن اسبابی که معمولا از راه آنها و به سبب آنها خداوند به ما روزی می‌دهد نماییم.
این سخن آنچه که ما گفتیم را نقض نمی‌نماید چرا که ما فقط تو را از اعتماد قلبت بر اسباب و آرامش در زمان فراهم بودن آنها نهی نمودیم و ما به تو نگفتیم که بر اسباب عمل نکن.
سپس می‌فرمایند : بعد از نوشتن این وجه برای تقوا خوابیدم و سپس به نفسم رجوع نمودم دیدم که دو بیت شعر را می‌سرایم که قبلا آن را نمی‌شناختم :
لا تعتمد إلا علی الله
فکل أمر بید الله
و هذه الاسباب حُجّابه
فلا تکن إلا مع الله

اعتماد مکن مگر بر خداوند
همه‌ی امور به دست خداست
این اسباب حجاب خداوند هستند (و باعث می‌شوند که انسان محجوب خدا را در پشت امور مشاهده ننماید)
  پس فقط با خدا باش (و دل به او ده)
در ادامه می‌فرمایند: به درون خویش نظر نما، اگر می‌بینی قلبت با آن اسباب کارها آرامش و سکون می‌یابد پس ایمان خود را متهم نما و بدان که تو آن مردی (که ایمان آورده و شرک نورزیده) نیستی.
اما اگر می‌بینی که قلبت با خدا آرام  است و حالت وجود اسباب و حالت نبود آنها برایت یکسان می‌باشد پس بدان تو آن مردی هستی که ایمان آوردی و هیچ چیزی را با او شریک نگرداندی (و موحد حقیقی) هستی و تو جزء افراد قلیلی هستی و مانند تو کم هستند.
پس اگر خداوند به تو از راهی که گمانش را نداری روزی داد این بشارتی از جانب خدا  می‌باشد که تو از متقین هستی.
وصایا ص 37

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۸۲ بازديد

شرک خفی (قسمت دوم)

جناب محیی الدین بن عربی در رساله‌ی شریفه‌ی وصایا مطلب بسیار بلندی را ذکر می‌فرمایند که به دلیل طولانی نشدن از آوردن متن عربی اجتناب می‌شود.
ایشان می‌فرمایند: در روایت صحیحی از پیامبر چنین آمده است که ایشان فرمودند: «آیا می‌دانید حق خداوند بر بندگانش چیست؟ حق خدا بر بندگان این است که او را عبادت کنند و چیزی را با او شریک نکنند»
پیامبر فرمود: «چیزی را» چیز نکره است و شامل شرک خفی و جلی می‌شود.
سپس فرمود: «آیا می‌دانید حق بندگان بر خدا زمانی که شرک نورزیدند چیست؟ اینکه آنها را عذاب نفرماید»
ذهنت را بسوی این قسمت از فرمایش پیامبر که فرمود آنها را عذاب نکند ببر. زمانی که بندگان شرک نورزند فکر آنها به چیزی غیر از خدا تعلق نمی‌گیرد چرا که اگر شرک نورزند (چه شرک خفی و چه جلی) توجهی به غیر از خدا ندارند (اما) اگر شرک بورزند چه شرکی که آنها را از مسلمانی خارج می‌سازد (شرک جلی) و چه شرک خفی که عبارت بود از توجه و اعتماد به اسباب عادی و متعارف انجام امور، خداوند آنها را بوسیله‌ی اعتماد‌شان بر اسباب عذاب می‌نماید.(به این شکل که) در حالت وجود آن اسباب ترس از کم شدن و از بین رفتن آنها دارند و در حالت نبود اسباب هم به دلیل نداشتن آن اسباب در عذابند.
پس در هر حالی چه در حال وجود اسباب و چه در حالت نبود اسباب در عذاب و سختی‌اند.
اما کسی که چیزی را با خدا شریک نکند (و شرک خفی که عبارت بود از اعتماد نکردن بر اسباب عادی فراهم شدن کارها نورزد و اعتماد بر خدا داشته باشد) در راحتی است و وجود و نبود اسباب برای او تفاوتی ندارد (چرا که) چنین شخصی بر کسی اعتماد نموده  که خداوند است و او می‌تواند کارها را از جایی که گمان ندارند محقق سازد همانطور که در آیه‌ی 2 و 3 سوره‌ی طلاق فرمود: «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» یعنی: «و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن را بر او می‌گشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند»
وصایا ص 36

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۱ بازديد