ابن عربی

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیخ اکبر» ثبت شده است

شعری از جناب حضرت شیخ اکبر

دعوت دوست
بشنو ای محبوب
 که مقصود آفرینش تویی
نقطه مرکز و محیط کائنات تویی
آن مشیت و فرمان
که بین آسمان و زمین در حرکت است تویی
بسیط و مرکب تویی
من ادراک را در تو آفریدم
تا آیینه دیدارمن باشد
اگر مرا ادراک کنی خود را نیز در خواهی یافت
اما اگر در سودای خود باشی
طمع مدار که هرگز با ادراک نفس خود مرا ادراک کنی
تو به چشم من توانی دید، مرا و خود را
و به چشم خود نخواهی دید ،مرا و خود را

برای مطالعه بقیه شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۲۶ بازديد

کراماتی که در حال توکل برای سالک الی الله حاصل می گردد.

بحر معارف الهیه سیدی محیی الدین بن عربی روحی فداه در رساله ی شریف الانوار می فرمایند :
« . . . و فی حال التوکل یحصل لک أربع کرامات هی علامه و أدله علی حصولک فی اول درجه التوکل و هی : طی الارض و المشی علی الماء و اختراق الهواء و الأکل من الکون » .
در حال توکل چهار کرامت برای شخص متوکل حاصل می گردد که این کرامات علامت و دلیل این است که شخص حقیقتا بر اولین درجه ی توکل رسیده است . آن چهار کرامت عبارتند از :
ـ طی الارض
ـ راه رفتن بر روی آب 
ـ پاره کردن هوا 
ـ اکل از وجود و عالم کون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۹۸ بازديد

رسیدن به مقام انبیاء

حضرت شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی سلام الله علیه رساله ای به نام « أصناف رجال الله » تالیف فرموده اند که تصاویر نسخه ی خطی آن را ان شاء الله برای دانلود در آینده در اختیار مشتاقان عالم نور و وحدت قرار داده می شود .
در ابتدای این رساله در مورد رجال الله در این طریقت می فرمایند: « و هم فی زمانهم بمنزله الانبیاء فی زمان النبوه العامه » یعنی آن ها به منزله ی انبیاء و در درجات آنها می باشند .
سپس به تبین مطلبی مهم می پردازند که خلاصه ی آن را ذکر می شود : 
« آنچه که به وجود رسول الله منقطع گردید و باب آن بسته شد ، نبوت تشریعی است . نبوت تشریعی یعنی اینکه شخصی از جانب خدا شرع و دستورات دینی بیاورد . باب چنین چیزی بسته شده و هیچ شرعی ناسخ احکام و شریعت رسول االله نمی باشد . اما رسیدن به مقام نبی ممکن است و باب آن مسدود نشده است .
سپس روایتی از پیامبر که در آن حضرت فرموده اند که هیچ نبی بعد از من نمی آید را ذکر می فرمایند و می فرمایند که مقصود این است که هیچ نبی که دین جدیدی بیاورد است . متن حدیث این است : ان الرساله و النبوه قد انقطعت فلا رسول بعدی و لا نبی بعدی .
سپس حضرت شیخ برای شاهد فرمایششان می فرمایند : اختلافی در این نیست که جناب عیسی در آخرالزمان ظهور می نمایند و همه می دانند که جناب عیسی نبی و رسول است اما این منافاتی با سخن رسول خدا که فرمود نبی بعد از من نمی آید ندارد چرا که حضرت عیسی اگر چه که بعد از پیامبر اسلام دوباره می آید ولی دین جدیدی غیر از دستورات اسلام ندارد . اگر مقصود پیامبر مطلق بود با آمدن حضرت عیسی منافات داشت » .
به گوشه هایی از متن کتاب و عین عبارات حضرت شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی روحی فداه اشاره می شود : . . . فان النبوه التی انقطعت بوجود رسول الله انما هی نبوه التشریع لا مقامها فلا شرع مناسخا لنبوته و مما یزید فی شرعه حکما آخر . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۲ بازديد

عالم به حقایق اشیاء کما هی

شخصیت عظیم جناب اوحد الموحدین شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی آنقدر عظیم است که نه مجذوبی با جذبه به آن راه دارد و نه سالکی با مجاهده به آن می رسد و نه طایر عقل و خیال کسی را بدان مقام شامخ راه است مگر کسی را که خدا بخواهد . و اساسا آن وجود عرشی به لفظ و عبارت در نمی آید . 

ای برون از وهم و قال و قیل من                                   خاک بر فرق من و تمثیل من

وصف آن وجود مبارک را باید از خود حضرتش شنید که :

                           عشق را از کس مپرس از عشق پرس                              عشق ابر درفشانست ای پسر
                           ترجمانی منش محتاج نیست                                                    عشق خود را ترجمانست ای پسر

حضرت شیخ اکبر سیدی محیی الدین بن عربی در ابتدای رساله ی شریفه ی انشاء الدوائر می فرمایند :
أما بعد فإن الله سبحانه لما عرفنی حقائق الاشیاء علی ما هی علیه فی ذواتها و أطلعنی کشفا علی حقائق نسبها و اضافاتها . . . 
در این عبارات حضرت شیخ می فرمایند: که خداوند ایشان را به حقایق اشیاء آن طور که  اشیاء در ذاتشان آنگونه هستند و حقایق نسب و اضافات اشیاء مطلع گردانیده است .
بعد از شنیدن این جملات خود به خود ذهن انسان به یاد فرمایش پیامبر عظیم الشان می رود که می فرمود : اللهم أرنی الأشیاء کما هی [خداوندا اشیا و موجودات را آن گونه که هستند به من بنما.]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۵۱ بازديد

توجه مرحوم سید علی قاضی به کتاب فتوحات مکیه

جناب آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی وصی مرحوم قاضی فرموده اند :
من هر روز قبل از ظهرها به مدت دو ساعت به محضر مرحوم قاضی می رفتم و این ساعتی بود که جمیع شیفتگان و شاگردان ایشان به حضورشان شرف یاب می شدند و در این سنوات اخیره من برای ایشان کتاب فتوحات را می خواندم و ایشان استماع می نمودند و. اگر احیانا مردی غریب وارد می شد من از ادامه ی قرائت آن خودداری می کردم و مرحوم قاضی از مطالب دیگری سخن به میان می آوردند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۹۴ بازديد

دستور العمل: بیماری های سخن گفتن

بحر معارف الهیه سیدی محیی الدین ابن عربی می فرمایند:

 و من أمراض الأقوال السوال عن أحوال الناس و ما یفعلون و لم جاء فلان ؟ و لم مشی فلان؟ والسوال عن کل ما لا یعنی.

از جمله بیماری های سخن گفتن سؤال پرسیدن از احوال مردم و کارهایی که انجام می دهند است ( مثل اینکه ) چرا فلانی آمد؟ و چرا فلانی رفت؟ و ( بطور کلی ) سوال از هر چیز بیهوده و لغو و آنچه که فایده ای در دانستن آن نیست. 


 فتوحات مکیه باب 177 ج 3 از دوره ی 8 جلدی ص 573


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۵۰ بازديد

دستور العمل: شب زنده داری

شیخ اکبر محیی الدین بن عربی  در رساله ی عرشیه ی « الوصایا » می فرمایند :

علیک من قیام اللیل بما یزیل عنک اسم الغفلة و أقل ذلک أن تقوم بعشر آیات فإنک إذا قمت بعشر آیات لم تکتب من الغافلین هکذا ثبت عن المبلّغ صلّی الله علیه و آله عن الله .... و إن زدت علی عشر آیات من قیام اللیل فأنت بحسب ما تزید فإن زدت إلی المآیة کتبتَ من الذاکرین و إن زدت إلی الألف کتبت من المقسطین.

بر تو باد به قیام و بیداری شب ( حداقل ) به اندازه ای که از غافلین محسوب نشوی. و کمترین مقداری که اگر انجام دهی اسم غفلت از تو برداشته شده و از زمره ی غافلین خارج می گردی خواندن ده آیه از آیات قرآن است. اینگونه از پیامبر که مبلغ از جانب خداست ثابت شده است .... اگر از ده آیه بیشتر بخوانی به حسب آنچه بیشتر خوانده ای هستی. پس اگر تا صد آیه بخوانی از ذاکرین نوشته می شوی و اگر تا هزار آیه بخوانی از مقسطین نوشته خواهی شد.

مقسطین : دادگران و عادل ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۴۷ بازديد

نامه امام به گورباچف و تعبیر به بزرگمرد در مورد شیخ اکبر

حضرت امام خمینی در سال 67 در نامه ای به گورباچف رییس اتحاد جماهیر شوروی که حامل نامه جناب آیت الله آقای جوادی آملی بودند ضمن دعوت ایشان به اسلام مطالبی را در مورد کتب فلسفی و عرفانی مخصوصا مرحوم صدرالمتألهین و محیی الدین بن عربی بیان فرموده اند که خواندنی است .

گفتنی است آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه دباغ نامه امام را در یازدهم دی ماه 1367 به میخائیل گورباچف صدرهیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی تحویل دادند.


متن کامل نامه در صحیفه ی نور حضرت امام موجود است و ما در اینجا به ذکر محل مورد نظر از نامه می پردازیم و متن کامل نامه را نیز در ادامه ی مطالب این پست قرار دادیم و خواندن متن کامل آن را نیز به عزیزان توصیه می نماییم .

حضرت امام بعد از توجه دادن ایشان به ماوراء الطبیعه و خدا و عوالم غیر محسوس می فرمایند :

اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه‌ها تحقیق کنید، می‌توانید دستور دهید که صاحبان این‌گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشته‌های فارابی و بوعلی‌سینا ـ رحمت‌الله علیهما ـ در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به کتابهای سهروردی ـ رحمت‌الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف که منزه از حس می‌باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین ـ رضوان‌الله تعالی علیه و حشره‌الله مع‌النبیین و‌الصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد. دیگر شما را خسته نمی‌کنم و از کتب عرفا و بخصوص محیی‌الدین ابن‌ عربی‌ نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.


ذکر چند نکته :

1 ـ حضرت امام تنها به ذکر بزرگان حکمت و عرفان پرداختند و از علوم و صاحبان دیگر علوم نام نبردند به دلیل اینکه در عقاید و اصول دین فقط قواعد حکمی و فلسفی و عرفانی کارایی دارند و اینکه مطالب نهایی و حرف آخر در معارف در کتب فلسفی و عرفانی است و به همین دلیل مرحوم امام از حکمت مشا که پایین ترین مرتبه از حکمت است شروع نموده و به حکمت اشراق رسیدند و بعد از حکمت متعالیه که بالاترین مرتبه ی فلسفه و حکمت است، سخن گفتند و در آخر هم به ذکر علم عرفان پرداختند که نهایی ترین و حقیقی ترین مطالب معرفتی در آنجاست .
2 ـ از جناب شیخ به بزرگ مرد تعبیر نمودند و در آخر از ایشان نام می برند و این دلالت بر این مطلب می نمایند که امام، شخص محیی الدین و معارف او را از فارابی و بن سینا و حتی ملاصدرا بالاتر می دانند مخصوصا که در مورد کتب شیخ اکبر می فرمایند با مطالعه فهمیده نمیشود و باید افرادی را بفرستید که سالیانی در قم درس بخوانند تا بتوانند آن مطالب را بفهمند و در مورد کتب ملاصدرا و دیگران چنین تعبیری را ندارند .
3 ـ انسان زمانی از نظر شرعی می تواند افرادی را به کسی و مکتبی ارجاع دهد که به صحت آن مکتب و معارفش یقین داشته باشد مخصوصا که سخن در باب خداشناسی و معارف الهیه باشد . لذا با عنایت به اینکه حضرت امام برای معرفی اسلام به جهان ارجاع به کتب فلاسفه و مخصوصا عرفا و شیخ اکبر میدهند، معلوم می شود که ایشان به سخنان عرفا و فلاسفه، مخصوصا شیخ اکبر اعتقاد راسخ دارند وگرنه جواز شرعی برای معرفی این کتب به بقیه وجود نداشت.
پس حضرت امام یقین و اعتقاد راسخ به سخنان عرفا و شیخ اکبر داشته و قهرا باید سخنان مخالف فلسفه و عرفان را قبول نداشته باشند .
4 ـ حضرت امام به طور مطلق به کتب شیخ اکبر ارجاع داده اند، نه به برخی کتب یا به برخی مطالب در کتاب های حضرت شیخ اکبر، و این نشان دهنده ی این است که کتب حضرت شیخ، بطور مطلق مورد تایید امام بوده است، لکن فهم آن مطالب را کار هر کسی نمی دانند .
5 ـ با توجه به سیر نامه و تعبیر به بزرگ مرد و سیاق عبارت معلوم می شود که شیخ اکبر از نظر امام بزرگ ترین شخصیت در باب معارف اسلام است و یا حداقل از بزرگ ترین ها هستند .
6 ـ فهم کتب شیخ اکبر و عرفا کار هر کسی نیست بلکه برای فهم مطالب باریک تر ز موی معرفتی کتب شیخ اکبر، از نظر امام شرایط زیر لازم است :
1 ـ خبره و تیز هوش، نه کسانی که حتی منطق را متوجه نمی شوند چه رسد به فلسفه و چه رسد به عرفان .
2 ـ تخصص در فلسفه و حکمت و عرفان، چرا که فرمود کسانی که قویا در این گونه امور دستی دارند .
3 ـ صرف چندین سال وقت برای تعلیم از استاد  نه یک شبه و با مطالعه.
4 ـ نیاز حتمی به استاد متخصص در باب، چرا که فرمود به قم بیایند و بدون این سفر آگاهی از مطالب امکان ندارد و واضح است که شهر قم خصوصیتی ندارد، بلکه به دلیل وجود اساتید عرفان این توصیه را نمودند .
5 ـ توکل به خدا و عنایت حضرت حق، چرا که اگر خداوند انسان را یاری نکند و توفیق خاص او نباشد حتی با وجود جمع بودن شرایط دیگر باز هم فهم سخنان عرفا ممکن نیست .

متن کامل نامه ی حضرت امام در ادامه مطلب موجود است :

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
۷۹۹ بازديد

علامه حسن زاده آملی: تألیفات محیی الدین بن عربی دوم ندارد

معلم عصر علامه دهر ابولفضایل حضرت علامه حسن حسن زاده آملی روحی فداه در کتاب شریف هزار و یک نکته  در نکته 627 می فرمایند: تا کنون نه تنها فتوحات مکیه بلکه هیچ یک از مصنفات شیخ در عالم مولفات دومی مانند خود ندیده است. به خصوص فصوص و فتوحات را باید از کرامات خاص او دانست. ذلک فضل الله یوتیه من یشاء
ایشان در جای دیگری [هزار و یک نکته، نکته 13] می فرمـایند: اگر گویی ابواب معارف انسانی در این بیست و هفت حکمت و فص کتاب فصوص الحکم آمده است صواب است.
و در نکته 626 می فرمایند: در حقیقت فصوص الحکم شیخ اکبر و دیگر کتب و رسائل ایشان تفسیر انفسی و بیان مقامات عروجی و اسرار و بطون آیات و روایات می باشد.
لازم به ذکر است برای شیخ اکبر بعضی بیش از 500 کتاب نام برده اند که از مهمترین آنها فصوص الحکم و فتوحات مکیه است . کتب حضرت شیخ هر کدام در هر بابی ام الکتاب آن باب است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۴۶ بازديد

اعتقاد آیت الله قاضی درباره شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

حضرت علامه حسن زاده آملی درباره عظمت مقام شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی از آیت حق حضرت آیت الله قاضی نقل میکنند:

  •  "و کان السید الاجلّ آیه الحقّ نادره الدهر العالم العابد الفقیه المحدّث الشاعر المُلفق العارف المکاشف سیّد العلماء الربّانیّین الحاجّ میرزا علی آقا القاضی التبریزی المتوفی 1366 ه.ق معتقدا فی حقّ الشیخ الاکبر بانّه لیس له عدیل فی آحاد الرعیّه، یعنی لا تجد بعد المعصوم له عدیلا، کما لا یکون بعد الکتاب و السنّه کتاب عدلا لفتوحاته و فصوصه فی بابه."

                                     

ترجمه:
سید اجلّ، نادره ی روزگار، عالم عابد، فقیه محدث، شاعر حاذق، عارف مکاشف، سید علمای ربانی، حاج میرزا علی آقا قاضی تبریزی (متوفی 1366 هجری قمری) در حق شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی معتقد بود که در بین آحاد رعیت برای او عدیل و جایگزینی نیست، یعنی بعد از معصوم، برای او عدیلی یافت نمی شود، همانطور که بعد از قرآن و سنّت، کتابی عدیل و هم رتبه ی کتاب فتوحات مکیه و فصوص الحکم او وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
۶۳۲ بازديد