کتاب شریف فصوص الحکم مهم ترین کتاب عرفانی و دقیق ترین و لطیف ترین آنها بعد از فتوحات مکیه می باشد که هر دو از تألیفات جناب شیخ اکبر محیی الدین بن عربی می باشد است .
در سیر کتب درسی عرفانی حوزه دومین کتاب درسی فصوص الحکم می باشد که بعد از تمهید القواعد خوانده می شود .
کسی می تواند از معانی این کتاب مستطاب بهره مند گردد و به مقصود او راه پیدا نماید که در چندین رشته از علوم زحمت کشیده و دارای تخصص و اجتهاد یا قریب به اجتهاد باشد . علومی از قبیل : صرف و نحو بلاغت و معانی و بیان و منطق و فقه و اصول و فلسفه ی مشا و اشراق و حکمت متعالیه و مقداری طب و نجوم و علوم غریبه . و سپس یک کتاب عرفانی که تمهید القواعد باشد را نیز فرا گرفته باشد . و حتما این علوم را با کتاب های اصیل در نزد استادانی کامل فرا گرفته باشد و علاوه بر اینها دارای ملکه ی تقوی و شب و خلوت و سحر و مراقبه ی تامه و حضور و عندیت باشد .
بعد از طی این علوم با شرایط و ضوابطش اگر خداوند بخواهد و او را برای فهم معانی عرشی این رساله برگزیند می تواند از این مأدبه الهیه به مقدار ظرف وجودی خودش بهره مند گردد .
همین که این کتاب را در این مرتبه از لحاظ سیر درسی و علمی قرار داده اند بهترین دلیل بر عظمت کتاب و صاحب عظیم الشأن آن است .
عارف عظیم الشأن حضرت امام خمینی در نامه به گورباچف می فرمایند :
حضرت علامه حسن زاده آملی در یادنامه علامه طباطبایی ص 41 فرمایند :
در سیر کتب درسی عرفانی حوزه دومین کتاب درسی فصوص الحکم می باشد که بعد از تمهید القواعد خوانده می شود .
کسی می تواند از معانی این کتاب مستطاب بهره مند گردد و به مقصود او راه پیدا نماید که در چندین رشته از علوم زحمت کشیده و دارای تخصص و اجتهاد یا قریب به اجتهاد باشد . علومی از قبیل : صرف و نحو بلاغت و معانی و بیان و منطق و فقه و اصول و فلسفه ی مشا و اشراق و حکمت متعالیه و مقداری طب و نجوم و علوم غریبه . و سپس یک کتاب عرفانی که تمهید القواعد باشد را نیز فرا گرفته باشد . و حتما این علوم را با کتاب های اصیل در نزد استادانی کامل فرا گرفته باشد و علاوه بر اینها دارای ملکه ی تقوی و شب و خلوت و سحر و مراقبه ی تامه و حضور و عندیت باشد .
بعد از طی این علوم با شرایط و ضوابطش اگر خداوند بخواهد و او را برای فهم معانی عرشی این رساله برگزیند می تواند از این مأدبه الهیه به مقدار ظرف وجودی خودش بهره مند گردد .
همین که این کتاب را در این مرتبه از لحاظ سیر درسی و علمی قرار داده اند بهترین دلیل بر عظمت کتاب و صاحب عظیم الشأن آن است .
عارف عظیم الشأن حضرت امام خمینی در نامه به گورباچف می فرمایند :
دیگر شما را خسته نمیکنم و از کتب عرفا و بخصوص محیالدین ابن عربی نام نمیبرم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.
حضرت علامه حسن زاده آملی در یادنامه علامه طباطبایی ص 41 فرمایند :
در هر عصری أوحدی از علماء قادر بر فهم و تدریس فصوص و فتوحات است .مرحوم شهید مطهری گوید :
فصوص الحکم دقیق ترین و عمیق ترین متن عرفانی است . شروح زیادی بر آن نوشته شده است . در هر عصری شاید دو سه نفر بیشتر پیدا نشده باشند که قادر بر فهم این متن عمیق باشند .ایشان در جای دیگر می نویسد که شرح کردن کتاب های محیی الدین بن عربی کار هر کسی نیست . (آشنایی با علوم اسلامی بخش کلام و عرفان ص 115 و 119).
سبب تالیف کتاب :
شیخ اکبر در مقدمه ی این کتاب می فرمایند :
أما بعد فإنی رأیت رسول الله فی مبشره أریتها فی العشر الآخر من المحرم سنه سبع و عشرین و سته مائه بمحروسه دمشق و بیده کتاب فقال لی هذا کتاب « فصوص الحکم » خذه و اخرج به الی الناس ینتفعون به . فقلته السمع و الطاعه لله و لرسوله و أولی الأمر منا کما أمرنا .
فحققّت الأمنیّه و أخلصت النیه و جرّدت القصد و الهمه إلی إبراز هذا المتاب کما حدّه لی رسول الله من غیر زیاده و لا نقصان .
و سألت الله تعالی أن یجعلنی فیه و فی جمیع أحوالی من عباده الذین لیس للشیطان علیهم سلطان و أن یخصّنی فی جمیع ما یرقمه بنانی و ینطق به لسانی و ینطوی علیه جنانی بالإلقاءالسبوحی و النفث الروحی فی الروع النفسی بالتأیید الإعتصامی حتی أکون مترجما لا متحکما لیتحقق من یقف علیه من أهل الله أصحاب القلوب أنه من مقام التقدیس المنزه عن الأغراض النفسانیه التی یدخلها التلبیس .
و أرجو أن یکون الحق تعالی لمّا سمع دعایی قد أجاب ندائی . فما ألقی إلا ما یلقی إلیّ و لا أنزّل فی هذا المسطور إلا ما ینزّل به علیّ و لست بنبی و لا رسول ولکنی وارث و لآخرتی حارث .
فمن الله فاسمعوا و إلی الله فارجعوا
فإذا ما سمعتم ما أتیت به فعوا
ثم بالفهم فصلوا مجمل القول واجمعوا
ثم منو به علی طالبیه لا تمنعوا
هذه الرحمه التی وسعتکم فوسعوا
و من الله أرجو أن أکون ممن أیّد فتأیّد و قیّد بالشرع المحمدی المطهر فتقیّد و قیّد و حشرنا فی زمرته کما جعلنا فی أمته .
ترجمه :
من رسول الله را در مبشره ای دیدم و این واقعه در محرم سال ششصد و بیست و هفت در شهر دمشق بود و دیدم که در دست رسول الله کتابی بود .
به من فرمود این کتاب فصوص الحکم است آن را بگیر و به مردم برسان تا از او نفع برند . من گفتم السمع و الطاعه مر خدای و رسول خدای و اولی الأمر راست آنچنان که به ما امر فرمودند [ در قرآن امر به طاعت خدا و رسول و اولی الامر شدیم ]
پس مقصود و مطلوب رسول الله را محقق گردانیدم و نیتم را خالص کردم و قصد و همتم را تجرید کردم برای ابراز این کتاب چنانکه رسول خدا برای من معلوم فرمود بدون کم و زیاد .
و از خدا خواستم که مرا در ابراز این کتاب و در جمیع احوالم از آن دسته از بندگانش قرار دهد که برای شیطان بر آنها سلطه ای نیست و بخصوص مرا در جمیع آنچه انگشتانم رقم می زند و زبانم بیان می کند و دلم درمی نوردد و میگیرد به القای سبوحی و دمیدن روحی در روعم تأیید کند به تاییدی که به او معتصم شوم تا مترجم باشم نه متحکم [ یعنی تا فقط آنچه را که به من گفته ام بیان کنم نه اینکه به چیزی از جانب خودم حکم نمایم ] تا اصحاب قلوب که از به این کتاب مطلع و واقف می گردند برایشان محقق گردد و ثابت شود که این کتاب از مقام تقدیس است که از اغراض نفسانی که تلبیس در آن راه پیدا می کند منزه است .
و امیدوارم که حق تعای چون دعا و درخواستم را شنود اجابت فرماید . پس من إلقاء نمی کنم مگر آنچه به من إلقاء شده و در این کتاب نازل نمی کنم مگر آنچه که بر من نازل شده و من نبی و رسول نیستم بلکه وارث ام و نگهبان آخرتم .
پس از خدا بشنوید و به خدا باز گردید .
و چون آنچه را آوردم شنیدید پس آن را فرا گیرید .
سپس به وسیله ی فهم گفتار مجمل آن را تفصیل دهید و گرد آرید .
آن گاه آن را در اختیار خواستارانش قرار داده باز ندارید .
این رحمتی است که شما را در بر گرفت پس گشاده دست باشید .
ذکر نکات مهمه ای :
در این جا چند نکته که به ذهن حقیر می رسد در شرح عبارات فوق بیان میگردد :
1 ـ جناب قیصری در شرح این عبارات فر ماید :
نقل واقعه ی رویت رسول الله و امر ایشان به اظهار این کتاب برای این است که اولیاء الله امین خداوند می باشند و امین نیز باید اسراری را که به او داده می شود را از اغیار حفظ نماید مگر اینکه از جانب صاحب راز و خدای تعالی امر به اظهار شده باشد که در این صورت اظهار آنچه را که دریافته واجب است .
پس در واقع این نقل حضرت شیخ بیان عذر ایشان در اظهار مطالب است .
2 ـ مبشره رویای صالحه است که شخص مومن با بصیرت خود می بیند و همانند وحی برای نبی است و اعتبار دارد . لذا در روایت از پیامبر است که هنگامی که ایشان از انقطاع وحی بعد از خود سخن می گفتند فرمودند :
لم تبق بعدی من النبوه الا المبشرات .
فقالوا و ما المبشرات یا رسول الله ؟
قال : الرویاء الصالحه یراها المومن .
واضح است که در این روایت مبشره از اجزای نبوت شمرده شده به این صورت که نبوت شامل وحی و مبشره است و بعد از من وحی از میان می رود و مبشره باقی می ماند .
این روایت در بحار الأنوار ج 61 ص 177 و 178 و 192 آمده است .
3 ـ شیخ فرمود که این رویا را خدا به من نمود بدون اینکه من اراده کرده باشم . لذا از اغراض نفسانی و خیالات و از همه مهم تر تإثیر محفوظات و اعتقادات ذهنی خودم محفوظ است فافهم .
توضیح این مطلب از حوصله ی اینجا فراتر است و اجمالا عرض نمایم که گاهی حب و بغض شخص و اعتقادات شخص و چیزهایی را که قبول دارد بر محتوای خواب و مکاشفه تاثیر می گذارد .
البته قوه خیال مطهر حضرت شیخ در نهایت طهارت بوده و این کلام به معنی این نیست که اگر این نبود اغراض من در این رویا تاثیر گزار بود بلکه به معنای لطیفی است که در نزد ما محقق است و من ندیدم این سخن را در هیچکدام از شروح فصوص الحکم . الحمد لله رب العالمین .
4 ـ نام این رساله ی شریفه را خود رسول الله بیان نمودند و چون که بین اسم و مسمی مناسبت است و فص به معنای خلاصه و زبده ی هر چیزی است ، پس این نام دلال دارد که این کتاب خلاصه ی حکم و اسراری است که بر ارواح انبیائی که نامشان در این کتاب برده شده است می باشد .
5 ـ پیامبر فرمودند خذه و اخرج به الی الناس :
ظاهر این جمله دلالت دارد بر اینکه موطن أخذ با جایگاه نشر تفاوت دارد که الی دلالت بر این مطلب دارد . جناب حضرت شیخ در مرتبه ی عقل شریف و سر و غیبشان این حقایق را از حقیقت پیامبر دریافت فرمودند که در آنجا بصورت الفاظ نبوده و سپس حضرت امر به تنزل مطالب و آوردن آن در عالم حس و شهادت فرموده اند که عبارت شیخ در آنجا که فرمود أنزّل اشاره ی به همین دارد .
مطالب عالیات که از جان و حقیقت خاتم انبیاء بر قلب شریف خاتم اولیاء آمده در سیر نزولی در قوه ی خیال مطهر حرت شیخ اکبر به صورت الفاظ در آمده است .
اینکه در ادامه شیخ می فرماید از خداوند خواستم مرا حفظ کند برای این است که حقیقت فصوص که به صورت لفظ نیست در مسیر تنزل از قلب مبارک شیخ و بصورت لفظ در آمدن در قوه ی مطهر خیال حضرت شیخ محفوظ و مصون بماند بدون زیاده و نقصان .
6 ـ اینکه ایشان توانسته به القاء دفعی کل این حقایق را از حقیقیت رسول الله تلقی نماید نشان دهنده ی وسعت جان شریف حضرت شیخ اکبر است .
7 ـ نبوت به نبوت تشریعی و نبوت انبایی تقسیم می گردد که پیامبر اسلام خاتم نبوت تشریعی است همانطور که حضرت حجت خاتم الولیاء علی الإطلاق می باشند اما باب نبوت إنبایی باز است . اینکه فرمود نبی نیستم مقصود نبوت تشریعی است .