جناب حضرت شیخ اکبر أوحدالموحدین محیی الدین بن عربی در کتاب شریف فتوحات مکیه در بحث کتمان اسرار توحید شعری را از حضرت زین العابدین امام علی بن الحسین علیه اسلام نقل می فرمایند:
ایشان می فرمایند: اگر کتمان سر لازم نبود و اسرار توحید برای جمیع مردم قابل درک نبود برای گفتار شخص پسندیده و پاکیزه از دودمان علی بن ابی طالب صلی الله علیه و سلم دیگر معنایی وجود نداشت چرا که ایشان فرموده :
یا رب جوهــــــر لو ابوح به لقیل انت ممن یعبد الوثنا
و لاستحل رجال مسلمون دمی یرون اقبح ما یاتونه حسنا
معنای شعر:
چه بسیار از آن علوم جوهریه ی اصلیه را که در من است و اگر به آنها لب بگشایم حتما می گویند من بت پرستم
و گروهی از مسلمانان به خاطر این سخنان خون مرا حلال می شمارند و آنها زشت ترین کردار خود را نیک می دانند .
منبع: فتوحات مکیه ج 1 ص 32.
نکته :
مجموع این ابیات چهار بیت است که در جلد 7 الغدیر ص 35 و 36 نقل شده است
مرحوم فیض کاشانی نیز در مقدمه ی وافی و در کتاب الاصول الاصلیه این ابیات را از آن حضرت نقل کرده حتی جناب غزالی هم در کتاب الاحیاء این ابیات را به حضرت نسبت داده است .
دو بیت دیگر عبارت است از :
انی لاکتم من علمی جواهره کیلا یری الحق ذو جهل فیفتتنا
و قد تقدم فی هذا ابوحسن الی الحسین و اوصی قبله الحسنا
نکته :
از این ابیات فهمیده می شود که توحید حقیقی در نظر مردم دقیقا در نقطه ی مقابل آن است و شرک قلمداد می شود . پس اگر موحد حقیقی سخن از توحید حقیقی گوید باید جاهلان توحید او را شرک بدانند و او را کافر و خون او را حلال شمرند و مبارزه با اهل توحید را که زشت ترین کارهاست بهترین کارها بپندارند .