شیخ اکبر محیی الدین بن عربی در رساله‌ی عرشیه‌ی «الوصایا» مطلب راه گشا و بسیار مهمی را می‌فرمایند که به دلیل طولانی نشدن از آوردن متن عربی اجتناب شده است:
ایشان می‌فرمایند: بر تو باد به همنشینی با کسی که به سبب همنشینی با او نفعی در دین تو حاصل شود مثل اینکه علمی دارد که از آن علم استفاده نمایی و یا عملی در او وجود دارد و یا اینکه دارای اخلاق نیکویی است.
بدرستی زمانی که انسان با کسی که همنشینی با او آخرت را به یاد می‌آورد مجالست نماید قهرا به مقداری که خداوند او را موفق گرداند از آن مجالست زینت می‌یابد و نفس او  نیز آراسته به صفات نیک همنشین می‌گردد .
حال که فهمیدی همنیشینی موجب سرایت صفات نیک و اخلاق خوبِ همنشین به تو می‌گردد، پس خدا را به عنوان همنشین خود انتخاب نما و بوسیله یاد و  ذکر خدا با او همنشین شو. ذکر قرآن بزرگترین ذکرهاست. خداوند می‌فرماید «إنا نحن نزلنا الذکر» (سوره ی حجر آیه 9) یعنی: بدرستی که ما ذکر را نازل نمودیم منظور از ذکر در این آیه‌ی شریفه قرآن است.
و همچنین خداوند فرموده «أنا جلیس من جالسنی» یعنی: من همنشین کسی هستم که با من همنشینی نماید و پیامبر نیز فرمود «أهل القرآن هم أهل الله و خاصته» یعنی: اهل قرآن اهل الله و خاصان خدا می‌باشند.
خاصان پادشاه در بیشتر احوال همنشین پادشاه می‌باشند. و خدا نیز دارای اخلاق و خلق‌هایی است که از اسمای حسنای او می‌باشند. پس هر که حق تعالی همنشین او باشد خدا انیس اوست. پس حتما مکارم و خوبی‌های اخلاق خدا به شخص همنشین به اندازه مدت همنشینی او می‌رسد.
هر کس که همنشین گروهی گردد که خدا را یاد می‌نمایند خداوند او را نیز همراه آن گروه داخل رحمت خود می‌نماید و گروهی که خدا را یاد نمایند همنشین آنها بدخت و شقی نمی‌گردد. پس چگونه کسی که خدا همنشین او شده (دقت شود: خدا همنشین او شده)شقی و بدبخت گردد؟؟؟

رساله‌ی الوصایا ص 45