ابن عربی

شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابن عربی شیعه واقعی امیرالمومنین» ثبت شده است

شرک خفی (قسمت اول)

سیدی محیی الدین بن عربی در رساله ی شریفه ی وصایا می‌فرمایند:
وصیة: علیک بإداء الأوجب من حق الله و هو أن لا تشرک بالله شییا من الشرک الخفی الذی هو الإعتماد علی الأسباب الموضوعة و الرکون إلیها بالقلب و الطمأنینة بها و هی رکون القلب إلیها و عندها.
فإن ذلک من أعظم رزء دینی فی المؤمن و هو قوله تعالی من باب الإشارة : «و ما یؤمن أکثرهم إلا و هم مشرکون» یعنی _ و الله أعلم به _ هذا الشرک الخفی الذی یکون معه الإیمان بوجود الله.
بر تو باد به إدای واجب ترین و مهم ترین حقی که خدا بر تو دارد که عبارت است از اینکه به خدا شرک خفی نورزی. شرک خفی اعتماد نمودن و آرامش و سکون قلب بر اسبابی است که برای رسیدن به هر کاری قرار داده شده است. معنی آرامش قلب این است که فقط قلب به آنها آرام  و مایل و اعتماد دارد و در زمان فراهم بودن اسباب آرامش دارد.
شرک خفی از بزرگترین مصیبت‌ها و نقص‌های در دین مؤمن است. خداوند در آیه ی (106 سوره یوسف) به شرک خفی اشاره دارد آنجا که می‌فرماید «اکثر مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر اینکه در همان حالت ایمان نیز مشرک هستند» منظور _ والله اعلم _ شرک خفی است که همراه  ایمان به وجود خدا می‌باشد.
وصایا ص 35.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۰۰ بازديد

مراقبه (رفتار در هنگام زوال نعمت و یا عطای آن)

جناب حضرت شیخ اکبر در رساله ی شریف الوصیه که غیر از رساله ی الوصایا است مطلبی عرشی در مورد مراقبه ی در هنگام زوال نعمت و یا بخشش نعمت به انسان بیان فرموده اند:
علیک بمراقبه الله فیما أخذ منک و فیما أعطاک فإنه ما أخذ منک إلا لتصبر فیحبک فإنه یحب الصابرین و إذا أحبک عاملک معامله المحب مع محبوبه و ما من شی ء یزول عنک إلا و له عوض سوی الله:
                                                          لکل شی ء إذا فارقته عوض                  و لیس لله إن فارقت من عوض
و کذلک إذا أعطاک فإن من جمله ما أعطاک الصبر علی ما أخذه منک فأعطاک الشکر و هو یحب الشاکرین.

ترجمه: بر تو باد به مراقبه و توجه به حق در مورد چیزهایی که خداوند از تو می گیرد و یا چیزهایی که به تو عطا می فرماید. خداوند چیزی را از تو می گیرد تا تو صبر نمایی و در نتیجه او تو را دوست بدارد چرا که خداوند صابرین را دوست می دارد «إن الله یحب الصابرین». و زمانی که خداوند تو را دوست بدارد با تو مثل محب با محبوبش رفتار می نماید.
سپس حضرت شیخ می فرمایند: هیچ چیزی را از دست نمی دهی مگر اینکه در مقابل از دست دادن آن چیز دیگری و عوضی را به دست می آوری مگر خدا را که اگر او را از دست دهی چیزی نیست که عوض آن باشد.
سپس شعری رابیان می فرمایند که ترجمه ی آن چنین است: «هر چیزی که از دست می دهی و تو را ترک می نماید عوضی در مقابل آن به دست می آوری. و برای خدا زمانی که تو را ترک نماید جایگزینی نیست.»
وهمچنین در مورد چیزهایی هم که خدا به تو عطا می فرماید باید مراقبه داشته باشی. از جمله  یچیزهایی که خداوند به تو عطا فرموده است صبر بر چیزهایی است که از تو گرفته است چرا که در مقابل گرفتن آن چیز به تو شکر عطا فرموده و او شاکرین را دوست دارد «إن الله یحب الشاکرین». 

توضیحی از نویسنده: در حقیقت هنگامی که خداوند نعمتی و چیزی را از انسان می گیرد برای فراهم نمودن زمینه ی دوستی با توست. و واضح است که اگر انسان با این دید که نعمت هایی که از دست داده بنگرد چقدر در روحیه ی او تاثیر گذار است و حتی شاکر خداوند هم می شود چون نعمتی که از دست داده در مقابل چیزی که بدست می آورد که همانا دوستی با حق متعال است چیزی محسوب نمی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۰۳ بازديد

اولین چیزی که بر سالک الی الله واجب است

حضرت شیخ امام عالم کامل محقق شرف الاسلام و لسان الحقایق قدوه الاکابر و محل الأوامر سیدی  محیی الدین بن عربی روحی فداه  در رساله ی شریف «الأنوار» که متضمن دستورات سلوکیه است می فرمایند:

« . . . فأول ما یجب علیک طلب العلم الذی به تقیم طهارتک و صلاتک و صیامک و تقواک و ما یفرض علیک طلبه خاصه لا تزید علی ذلک أول باب السلوک، ثم العمل به، ثم الورع ثم الزهد ثم التوکل ».

ترجمه: اولین چیزی که بر سالک الی الله واجب است یاد گیری آنچیزی است که به واسطه ی آن طهارت و نماز و روزه و تقوای تو  و آنچه که بر تو واجب است با آن علم محقق شود . همین مقدار از علم واجب است و نه زیاده برآن و این اولین باب سلوک است. سپس عمل به این علم واجب است و بعد از آن ورع و بعد از آن زهد و سپس توکل .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۳۰ بازديد

نکته ای بسیار مهم در سلوک الی الله (ریاضت)

برزخ البرازخ معلم توحید حضرت شیخ اکبر
سیدی محیی الدین بن عربی
سلام الله علیه 
می فرمایند:
«علیک بالریاضه . . . فإن الانسان إذا تقدم فتحه قبل ریاضته فلن یجی ء منه رجل أبدا إلا فی حکم النادر» 
«بر تو باد به ریاضت اگر برای انسان قبل از ریاضت فتح باب حاصل شود ، چنین شخصی ابدا کامل نمی گردد و به کمال رسیدن چنین شخصی نادر است»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۲۰ بازديد

ذکر خدا (کتاب وصایا)

جناب شیخ اکبر را رساله ایست بسیار شریف به نام رساله ی «وصایا» که در آن وصیت هایی را ذکر فرموده اند که بسیار مغتنم است. 
در این قسمت وصیت پنجم جناب شیخ در این رساله که در مورد ذکر خدا است  تقدیم می گردد:
کشف ثمره ی ذکر
وصیه: علیکم بذکر الله فی السر و العلن و فی انفسکم و فی الملأ . فإن الله یقول « فاذکرونی أذکرکم » فجعل جواب الذکر من العبد الذکر من الله . . . فإنک إذا أشعرت قلبک ذکر الله دائما فی کل حال لابد أن یستنیر قلبک بنور الذکر فیرزقک ذلک النور الکشف فإنه بالنور یقع الکشف للأشیاء و إذا جاء الکشف جاء الحیاء بصحبه . . .
و الله یقول فی الخبر المأثور الصحیح «. . . و أنا معه ـ یعنی مع العبد ـ حین یذکرنی . إن ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی و إن ذکرنی فی الملأ ذکرته فی ملإ خیر منه» و قال الله تعالی  و اکبر الذکر ذکر الله علی کل حال.

ترجمه: بر شما باد به یاد خدا فی پنهایی و در آشکارا و در نفستان و در ملا. پس همانا خداوند می فرماید: «مرا یاد نمایید تا شما را یاد کنم» در این آیه خداوند جواب ذکر از طرف بنده را ذکر از جانب خود قرار داده است . . . 
اگر دایما و در هر حال  بر قلبت لباس ذکر خدای را بپوشانی حتما و ناگزیر قلبت بنور ذکر نورانی و منور می گردد. پس این نور نتیجه می دهد و روزی می دهد تو را کشف . چرا که همانا با نور کشف اشیاء واقع می گردد . و هنگامی که کشف بیاید حیا نیز همراه آن می آید . . .
حدیثی صحیح از خداوند منقول است که من همراه  بنده ام در حالی که مرا یاد می نماید . اگر مرا در نفس خود یاد نماید من او را در نفس خود یادمی نمایم و اگر مرا در ملأ و نزد دیگران یاد نماید او را در ملأیی بهتر از ملأیی که او مرا یاد نموده یاد می نمایم .
خداوند تعالی می فرماید «و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات» یعنی «و زنان و مردانی که زیاد خداوند را یاد می نمایند». بزرگترین ذکر ها ذکر خداوند در همه حال است.

توضیحی از راقم:
در خداوند می فرماید اگر بنده مرا یاد نماید من نیز او را یاد می نمایم . توجه به این نکته لازم است که بر اساس روایات شریفه و فرمایش بزرگان ، ذکر خدا که توسط بنده صورت می گیرد بین دو ذکر کردن خدا بنده را ، قرار دارد . یعنی ابتدا بنده خدا را یاد می نماید و قلب او را متوجه خویش ساخته و این موقع است که بنده خداوند را یاد می نماید و باز بعد از ذکر بنده دوباره خداوند بنده را یاد می نماید . پس در واقع هنگامی که به یاد خدا می افتیم باید شکر حق را بجای آورده که خداوند ما را ابتدا یاد نمود و ما را متوجه خویش کرد. پس هر گاه به یاد خداوند می افتیم بدانیم که خدا به ما نظر خاصی نموده و از بین بندگانی که در غفلت بسر می برند دل ما را متوجه خویش ساخته است. فافهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۴۲ بازديد

زهد از دنیا

جناب حضرت شیخ اکبر در وصیت شماره ی  86   از کتاب شریف وصایا مطلبی روشنگر از حضرت عیسی در مورد زهد در دنیا ذکر می فرمایند که تقدیم می گردد:
وصیه: قال عیسی علیه الصلاه و السلام : یا بنی اسرائیل اعلموا أن مثل دنیاکم مع آخرتکم کمثل مشرقکم مع مغربکم . کلما أقبلتم الی المشرق بعدتکم  عن المغرب و کلما اقبلتم الی المغرب ازددتم من المشرق بعدا. 
أوصاهم بهذا المثل أن یقربوا من الأخره بالأعمال الصالحه.

ترجمه: جناب حضرت عیسی علیه الصلاه و السلام فرمود : ای بنی اسراییل دنیا و آخرت همانند مشرق و مغرب اند . هر چقدر روی به مشرق آورید از مغرب دور می شوید و هر اندازه که روی به مغرب بیاورید از مشرق دور می شوید.
در ادامه حضرت شیخ می فرمایند : جناب حضرت عیسی بنی اسراییل را به این مثل وصیت و اندرز داد تا بدینوسیله آنها به وسیله اعمال صالحه به آخرت نردیک گردند. 

تقدیم به روح پر فتوح حضرت شیخ اکبر سوره حمد قرائت شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۵۳ بازديد

شرایط استجابت دعا

جناب حضرت شیخ در کتاب شریف وصایا مطلبی مهم راجع به شرایط استجابت دعا می فرمایند:
علیک بمراعاه الأوقات فی الدعا مثل الدعا عند الأذان و عند الحرب و عند إفتتاح الصلاه. فإن المطلوب من الدعاء إنما هو الإجابه فیما وقع السوال فیه من الله . أسباب القبول کثیره و تنحصر فی الزمان و المکان و الحال و نفس الکلمه التی تذکر الله بها من الذکر حین تدعو فی مسأله فإنه إذا إقترن واحد من هذه الأربعه بالدعا أجیب الدعا و أقوی هذه الأربعه الإسم ثم الحال.
ترجمه:
بر تو باد به رعایت کردن اوقات دعا مثل هنگام اذان (اول وقت نماز) و هنگام جنگ و هنگامی که می خواهی نماز را شروع نمایی (حتی اگر در اول وقت نباشد).
مقصود از دعا به اجابت رسیدن آنچیزی است که در دعا از خداوند خواسته ایم . اسباب قبول دعا زیاد است که آنها منحصر در امور زیر می باشند :
زمان دعا کردن ( مثل زمان هایی که در بالا یاد شد )
مکانی که در آن دعا می شود . 
حال شخص در هنگام  دعا کردن .
کلماتی که با آنها خداوند را می خواند .
بدرستیکه زمانی که یکی از این امور چهارگانه همراه دعا باشد دعا مستجاب می گردد. مهم ترین این امور اسمی از اسماء خداوند است که در هنگام دعا با آن اسم خداوند را صدا می زنی ( مورد چهارم ) و بعد از آن حال شخص دعا کننده از اهمیت بیشتری برخوردار است .

توضیحی مهم از راقم:
حال شخص در هنگام دعا کردن دخلی عظیم در استجابت دعا دارد . مثلا هر چه با حضور قلب بیشتر و با دل شکستگی و خضوع و توجه بیشتر باشد به اجابت نزدیک تر است . یکی از بهترین حالات در هنگام دعا حال انقطاع الی الله است . یعنی شخص سایل از همه چیز و همه کس منقطع شده باشد و تنها دلش و امیدش به حق سبحانه و تعالی باشد و حقیقتا او را موثر حقیقی در نظام وجود ببیند .
مقصود از مطلب چهارم که حضرت شیخ بزرگوار ما آن را بعنوان  مهم ترین شرط در استجابت دعا ذکر فرموده اند همان کلمات و اذکار و اسمی است که با آنها به خداوند روی آورده و توسل می نماید.اسمی که با آن خداوند را می خوانیم دخلی عظیم در استجابت دعا دارد که از توضیح علمی آن در این مکان معذوریم.
باید اسمی از اسماء الله را که برای دعا و توسل به حقیقتش انتخاب می نماییم متناسب با خواسته ی ما باشد مثلا اگر خواسته ی ما بخشش و عفو گناهان  با  اسم متناسب با آن را که غفور و رحیم و عفو و . . . هست را باید انتخاب نماییم نه اسم منتقم و قهار را . باید بگوییم یا ارحم الراحمین نه یا اشد المعاقبین؛ چرا که خواندن هر اسمی در واقع ارتباط با حقیقت آن و اتصال وجودی با آن و کمک گرفتن و در خواست تاثیر از حقیقت آن است و هر اسمی بر اساس مقتضای وجودی خویش کار خاصی را انجام می دهد. در عرف هم همینگونه است وقتی خواسته ایی از کسی داریم الفاط متناسب را انتخاب کرده و با آنها روی به شخص می آوریم تا احساسات شخص تهییج شود و آماده ی برای اجابت خواسته مان گردد .
نکته مهم:
برای اینکه بدانیم برای چه خواسته ای چه اسمی را باید بخوانیم یکی از روش های آن بررسی آیاتی است که در آن ها انبیاء خواسته های خود را از خداوند خواسته اند . مثلا فرمود یا خیرالوارثین برا ی طلب فرزند . همچنین بررسی ادعیه وارده از حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۵۵۶ بازديد

برحذر باش از اینکه . . . (فریب دادن نفس؛ اعتماد بر کرم و حلم خدا با وجود انجام معصیت و استمرار بر آن)

 فریب دادن نفس؛ اعتماد بر کرم و حلم خدا با وجود انجام معصیت و استمرار بر آن
جناب شیخ اکبر در نکته ای بسیار مهم هشداری جدی به افرادی که با وجود انجام گناهان و استمرار بر معاصی به عفو و کرم خدا اعتماد نموده اند می دهند که متوجه باشند که علی رغم اینکه انسان باید در همه حال امید به عفو و رحمت خدا داشته باشند ولی ممکن است شیطان از این استفاده نماید و انسان را فریب دهد و در واقع حلم و عفو خدا حجابی برای انسان گردد .
و ایاک و الإغترار فهو أن تخدعک نفسک لکرم الله تعالی و حلمهمع استمرارک علی معصیته و یخدعک ابلیس لعنه الله علیه بأن یقول لک لولا ذنبک و مخالفتک من أین یظهر کرمه و رحمته و عفوه و مغفرته؟ . . . فلا یغررک هذا الکلام  فقل له أما رحمته و ما ذکرت منه کان صحیح . . . لکن یا ملعون ترید أن تغرنی بکرم الله تعالی .  و من أین أعلم أنی ممن عفی عنه و یغفر له . نعم یلحق کرمه و رحمته و معرفته و عفوه بمن شاء من عباده کما یلحق عقوبته و نقمته بمن شاء من و أنا لا أدری من أین الفریقین . أنا عند فعلی هذا . و لعل الله تعالی کما حرمتنی التوبه من المعصیه هنا، یحرمنی عفوه قبل دخولی النار فینتقم منی .
ألا و ان الذنب یزید الکفر . فلو علمت قطعا آنا ممن یعفی عنه قطعا و لا یوخذ بذنب، ربما اغتررت بکلامک و ذلک حمق منی و جهل . بل کان الواجب أن أبذل جهدی فی طاعه الله شکرا لله تعالی و حیاء منه.
ترجمه: بپرهیز و بر حذر باش از « إغترار » ( فریب خوردن ) و اغترار به این معنی است که نفس تو، تو را فریب دهد به کرم و حلم خدا با وجود اینکه استمرار بر معاصی داری و خدعه کند با تو ابلیس و فریبت دهد به اینکه بگوید : اگر گناه و مخالفت تو نبود پس کرم و رحمت و عفو و مغفرت خدا کجا ظاهر می شد؟ این کلام ابلیس تو را نفریبد . به او بگو . رحمت خدا و آنچه که از رحمت او گفتی صحیح است . . . لکن ای ملعون آیا می خواهی بوسیله ی کرم خدا مرا بفریبی؟
من از کجا بدانم که جزء گروهی هستم که خدا از آنها می گذرد و آنها را می بخشد. بله کرم و رحمت و مغفرت و عفو خداوند شامل هر آن کس از بندگانش که بخواهد می شود همانطوری که عقوبت و نقمت او نیز شامل هر که او بخواهد می شود و من نمی دانم جزء کدام گروهم ( جزء افرادی که بخشش شامل حال آنها می شود و یا جزء گروهی که مورد عقوبت واقع می گردند ) . ( آنچه برای من مشخص و معلوم و یقینی است این است که ) من در گرو و در بند همین عملی هستم که الآن انجام می دهم.
و شاید خدا همانطوری که در دنیا مرا توبه از معصیت محروم ساخت در آخرت نیز مرا از عفو خود محروم سازد و از من انتقام بگیرد.
آگاه باش که همانا گناه بر کفر انسان می افزاید . اگر بالفرض من قطعا و یقینا بدانم که جزء آن گروهی هستم که خداوند از آنها می گذرد و آنها را مورد عفو خود قرار می دهد و مواخذه به گناهان نمی نماید ( باز هم باید دست از معصیت بردارم ) چه بسا به کلام تو فریفته شود و گول تو را خوردن حماقت و جهل است. بلکه آنچه که برمن واجب است این است که تمام تلاش خود را در راه اطاعت خداوند مبذول نمایم تا شکر گذار او باشم و از او حیاء کرده باشم و حرمت او را پاس داشته باشم .

هدیه به ساحت قدسی سرور و مولایمان حضرت شیخ اکبر روحی لتراب مضجعه فداء صلوات 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۰ بازديد

بر حذر باش از اینکه . . . (اصرار بر گناه)

اصرار بر گناه
إیاک و الإصرار و هو الإقامه علی الذنب بل تب إلی الله فی کل حال و علی إثر کل ذنب.
 بر حذر باش و به شدت از اصرار بر گناه پرهیز نما . منظور از اصرار بر گناه ادامه دادن آن و اقامت کردن بر روی گناه است . در هر حالی و به دنبال هر گناهی توبه و بازگشت بسوی خدای نمای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۷ بازديد

دستور حضرت شیخ به اذان گفتن در موقع خواندن نماز

جناب حضرت شیخ روحی لتراب مضجعه الفداء در کتاب شریف وصایا سفارش به اذان و اقامه می فرمایند:
وصیه: علیک بالأذان لکل صلاه أو تقول ما یقول الموذن إذا أذن . و اذا اذنت فارفع صوتک فإن الموذن یشهد له یوم القیامه مدی صوته من رطب و یابس . و لو علم الإنسان ما فی الأذان ما ترکه. و أذنت یوما فکلما ذکرته کلمه من الاذان کشف الله عن بصری فرأیت ما لها مد البصر من الخیر . فعاینت خیرا عظیما  لو رآه الناس العقلاء لذهلوا کل کلمه . و قیل لی هذا الذی رأیت ثواب الأذان .
ترجمه: بر تو باد به اذان گفتن برای هر نماری و یا اینکه (اگر شخصی در حال اذان گفتن است) آنچه که موذن می گوید را تکرار نما. و اذان را با صدای بلند بگو چرا که در روز قیامت هر تر و خشکی که صدای موذن در هنگام اذان گفتن به آنها می رسیده  به نفع  او شهادت می دهند. اگر مردم می دانستند که در اذان گفتن چه چیزهایی وجود دارد آن را ترک نمی کردند .
سپس حضرت شیخ که جانم بفدایش باد واقعه ای ( مکاشفه ای ) را از خود نقل می فرمایند: روزی در هنگام اذان گفتن در هنگام  به ازای هر حرفی ار اذان پرده ای از مقابل چشمانم برداشته می شد و خیرات و برکات آن کلمه را میدیدم که تا جایی که چشم کار می کند بود . پس خیر عظیمی را دیدم که اگرعقلای از مردم می دیدند غافل میگشتند و هر سخنی را از یاد می بردند . در آن هنگام به من گفته شد: این چیزی که دیدی ثواب اذان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
۴۶۶ بازديد